کتاب نظریه، نیازسنجی و علوم انسانی
کتاب نظریه، نیازسنجی و علوم انسانی
- ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
- مولف: حمیدرضا حسینی
- تعداد صفحه: 245
- نوع جلد: شومیز
- قطع: وزیری
- موضوع: علوم انسانی-تحقیق-نیازسنجی
- گروه سنی: بزرگسال
- شابک: 978600298400
- موجودی : در انبار
-
153,000 تومان
کتاب نظریه، نیازسنجی و علوم انسانی
زندگی در موقعیتی میتواند به صورتی فراگیر در موجودات زیستمند و جوامع انسانی معنا داشته باشد و آسیبهای محیط و انتخابهای نادرست و ابزار و وسائل کافی برای رسیدن به اهداف فراهم شود که این موجودات از آگاهی نسبت به خود محیط خود و نیازهایی لازم برای زندگی در آن محیط و دستیابی به اهداف و كمالاتشان برخوردار باشند. آگاهی از نیازها و توانایی برآورده کردن حداقلهای آن ،بخش ضروری زندگی این موجودات است. به جهت گستره نیازها و خصوصیتی که در آگاهی خطاپذیر انسانی وجود دارد، تشخیص نیازهای بنیادی و درجه اول مانند نیاز به آب، هوا، غذا و... از نیازهای درجه دوم و سوم مثل نیاز به تفریح فناوری و... افزون بر توانایی تشخیص نیاز لازم است قادر باشند میان نیازهای تشخیص داده شده نوعی طبقه بندی و سلسله مراتب قائل شوند. در این خصوص تفاوتی نمیکند این موجودات از رده حیوانات ،انسانها، جوامع انسانی و یا عناصر درون آنها همانند نهادها و سازمانها باشند. از این رو اگر بخواهیم بر جوامع خود نهادها و سازمانهایی که در آنها زندگی میکنیم نور زندگی بیفکنیم، باید به سمتی حرکت کنیم که این هویات اجتماعی شرایط و توانایی آگاهی از نیازهای لازم برای زنده بودن را داشته باشند و در مرحله ای دیگر بتوانند با طبقه بندی این نیازها میان آنها اولویتها را مشخص کنند؛ اما مسئله مهم در این میان این است که از چه ابزارگانی برای شناسایی نیازها باید استفاده کرد؟ زیرا جوامع انسانی همانند افراد انسانی قوه مفکره متمرکزی ندارند و این قوه مفکره در افراد اجتماع توزیع شده است. این امر، افزون بر آن است که جوامع مختلف با وجود اشتراکات، در ویژگیهای خاصی که مبتنی بر زمان، مکان، تاریخ، فرهنگ و دانششان است از یکدیگر متمایز میشوند؛ از این رو نظامات فکری مختلفی را برای سنجش نیازها و اولویتگذاری میان آنها انتخاب میکنند. با این حال بدیهی است که هر نظام اجتماعی تمایل دارد با شناسایی مشکلات و مسائل خود و با متمرکز ساختن پژوهشها حول آنها، راهکارهای مناسبی در جهت برطرف کردن نیازها و ساماندهی خویش بیابد. با وجود این تجربه نشان داده است که کنشگران سیستم و فعالان حوزه زیست اجتماعی به رغم صرف هزینههای هنگفت رضایت چندانی از اثر بخشی پژوهشهای اجرا شده ندارند. از جمله علل این نارضایتی، عدم شناسایی نیازهای اساسی نظام اجتماعی جهت پژوهش و شناسایی نظام اجتماعی است. نقطه آغاز هر پژوهش شناسایی موقعیت اجتماعی است و تا زمانی که این شناسایی انجام نشود صرف زمان و هزینه جهت انجام پژوهش صرفاً اتلاف منابع ان انسانی و مادی خواهد بود. لازمه شناسایی مسائل اساسی و اجرای پژوهشهای اثر بخش حول این مسائل نیاز سنجی پژوهشی و اولویت شناسی نیازهاست؛ زیرا به دلیل معطوف ساختن سرمایه ها به سمت حل مسائل واقعی میتواند ثمر بخش واقع شود. به کمک فرایند نیازسنجی پژوهشی پژوهشگران تلاش خود را به حل مسائل اولویت بندی شده جامعه اختصاص میدهند و نوعی عقلانیت در استفاده از منابع و ابزار پژوهش تسری پیدا میکند.