حساب کاربری
تماس با ما

کتاب قصه های پشمکی 2: سفر خانواده ی سربه هوا و 10 قصه ی دیگر

کتاب قصه های پشمکی 2: سفر خانواده ی سربه هوا و 10 قصه ی دیگر

  • 35,000 تومان
  • 30,800 تومان

کتاب قصه های پشمکی 2: سفر خانواده ی سربه هوا و 10 قصه ی دیگر

گزیده‌ای از کتاب

«هوگو، هوگو پسرم بلند شو رسیدیم.» بعد از یک سفر طولانی بالاخره به آلمان رسیدیم. خمیازه کشیدم چشم‌هایم درد می‌کرد. به زور بازشان کردم، اما وقتی آمد قرار است کجا برویم با خود گفتم به" خستگی اش می‌ارزد؟ 

واااای! اینجا را ببین یک ،قصر یک قصر «راستکی روبه رویم را نگاه کردم از خوشحالی داد زدم، قصری قدیمی وسط یک جنگل خیلی قشنگ خودنمایی می‌کرد.

مامان با خنده گفت: من که گفته بودم به قصر می‌رویم!» 

با شیطنت جواب دادم: «بله، ولی خب بعضی وقت‌ها نگاه من با تو خیلی فرق دارد.»

مامان بابا منظور من را فهمید و ریزریز خندید. یک بار با مامان و بابا رفته بودیم سیرک؛ آن روز من دلم را خوش کرده بودم که کلی آکروبات باز ببینم و دلقک‌ها را تشویق می‌کنم. ولی آنجا خبری از این چیزها نبود. فقط کوهستانی خالی بود. خُب من حق داشتم بعد از آن روز یک کم به حرف‌های مادرم بی اعتماد شوم.

در فکر و رؤیا غرق بودم که آقای پیر و ریشویی از قصر بیرون آمد. او به آلمانی گفت: «سلام»، خوش آمدید. مامان هم به آلمانی گفت: «سلام» هانس خیلی خوشحالم که دوباره میبینمت. مامان در کودکی، یک سال پیش هانس و خانمش گِرتا زندگی کرده است تا از آن‌ها آلمانی یاد بگیرد. مامان از آن دوران شیرین زندگی‌اش حسابی برایمان تعریف کرده برای همین حالا که هانس و گِرتا را دوباره دیده خیلی خیلی خوشحال است.

نظر بدهید

توجه: HTML ترجمه نمی شود!
    بد           خوب