حساب کاربری
تماس با ما

کتاب آخرین تابوت

کتاب آخرین تابوت

  • 105,000 تومان

کتاب آخرین تابوت

دو نفر در اتاق پشتی قهوه خانه با لپتاپ نشسته بودند و به محض اینکه قهوه چی گردنبند را برایشان برد، دانه های درشت گردنبند را شمردند.

به دانه هفتم که رسیدند ، خیلی با احتیاط آن را جدا کردند و زیر یک دستگاه حرارتی قرار دادند . وقتی آن قدر حرارت بالا رفت که آن مهره از هم بازشد، یک میکروفلش داخلش بود، آن را برداشتند و به لپ تاپوصل کردند.

نفر اصلی لبخندی از سر رضایت زد و به کنار دستی اش اشاره کرد که برو .

چند دقیقه بعد ناصر در حال کشیدن قلیان بود که آن شخص آمد لب تخت ناصر نشست و گفت  : خسته نباشی گل کاشتی.

نظر بدهید

توجه: HTML ترجمه نمی شود!
    بد           خوب
محصولات مرتبط