کتاب نبرد من
کتاب نبرد من
- ناشر: نگاه
- مولف: آدولف هیتلر
- مترجم: فرشته اکبرپور
- تعداد صفحه: 828
- نوع جلد: سلفون
- قطع: پالتویی
- موضوع: آلمان - سیاست و حکومت
- گروه سنی: بزرگسال
- شابک: 978600376754
- موجودی : در انبار
- 595,000 تومان
-
523,600 تومان
کتاب نبرد من
گزیدهای از کتاب
در این دوره بود که آرمانهایی خاص خود در سر پروراندم. بسیاری از اوقات در راه طولانی از منزل به مدرسه در هوای آزاد جستوخیز میکردم و با پسربچههای خشن و تندخو معاشرت میکردم و همین امر مادرم را نگران میکرد. همهی این امور مرا کاملاً برخلاف خانهنشینی برمیانگیخت. به ندرت می توانستم به اين پرسش جواب دهم که چه شغلی باید در زندگی انتخاب کنم، ولی چیزی که بود اینکه به هیچوجه نمیخواستم شغل پدرم را اختیار کنم. به گمانم استعداد فطری برای سخن گفتن در همین ایام در من بالید و در جریان بحثها و گفتوگوهای کمابیش پرشور و حرارتی که با رفقایم داشتم شکل گرفت. من سرحلقهی جمع جوانانی بودم که در مدرسه خیلی خوب و آسان درس میآموخت ولی اداره کردن او نسبتا دشوار بود. در وقت آزادم در گروه همآوازان کلیسای لامباخ آواز میخواندم و از این رو گاه پیش میآمد که در موقعیت دلنشینی قرار بگیریم که بارها از لحاظ عاطفی تحت تأثیر شکوه و حشمت مناسک مذهبی قرار بگیرم.
چه چیز میتوانست بیش از یک راهب به منزلهی مظهر بالاترین آرمان ارجمند بشری در نظرم طبیعی جلوه کند. همان آرزویی که در دوران پسربچگی پدرم در او قوت گرفته بود؟ دستکم تا مدتی چنین نظری داشتم. اما بحثهای کودکانهی من با پدرم باعث نشد که به استعداد سخنورانهی پسرش که برای کشیش شدن ضروری بود، احترام بگذارد و این شد که طبعاً نمیتوانست انديشههای کودکانهای را که در آن زمان در سر میپروردم، درک کند. این تناقض در شخصیت من سبب میشد پدرم تا حدودی نگران حال و روز من باشد. در واقع، این آرزوی گذرا درپی چنین رسالتی جای خود را به امیدهایی داد که با طبع من سازگاری بهتری داشت. هنگامی که در کتابهای پدرم به جستوجو میپرداختم به کتابهایی برخوردم که به مسایل نظامی مربوط بود. یکی از این کتابها تاریخ مردم پسند «جنگ فرانسه و آلمان در ۱۸۷۱-۱۸۷۵» بود که در همان سالها در دو جلد مصور به چاپ رسیده بود. این کتابها به سرگرمیهای خواندنی محبوب من بدل شده بودند. در مدتی کوتاه کشمکشی بزرگ و قهرمانانه در ذهنم آغاز شد و از آن هنگام به هرچیزی که با جنگ و امور نظامی مربوط بود، بیش از بیش مشتاق و علاقهمند شدم...