حساب کاربری
تماس با ما

کتاب خانواده ی آقای چرخشی

کتاب خانواده ی آقای چرخشی

  • 16,500 تومان
  • 14,520 تومان

کتاب خانواده ی آقای چرخشی

در داستان حاضر که برای گروه سنی "ج" نگاشته شده، آقای "چرخشی" با وزش باد، آخرین‌ تار موی سرش را از دست می‌دهد. پس از این اتفاق، هروقت سر آقای چرخشی می‌خوارید، راه می‌رفت و می‌چرخید و کله‌اش را می‌خاراند و در نتیجه‌ی این کار، فکر بکری به ذهن می‌رسید. کم‌کم همسایه‌ها از این موضوع، با خبر شدند و....

گزیده‌ای از کتاب

وقتی بابام کچل شد 

قبل از این که بابام آقای چرخشی بشود آن موقع که چهل و نمی‌دانم چند سالش بود، کم‌کم موهایش ریخت و ذره ذره کچل شد. بابام سخت تلاش می‌کرد جلو ریزش آخرین تار مویش را بگیرد. به توصیه‌ی مامان که بعدها به مامان چرخشی معروف شد، هر روز زرده‌ی تخم مرغ روی سرش گذاشت و سراغ همه‍ی دکترهای پوست و مو رفت و از هرچه عطاری بود دارو و دوای گیاهی گرفت و روی سرش گذاشت؛ اما در یک بعد از ظهر فراموش نشدنی که ناگهان باد تندی وزید، آخرین تار موی بابام از کله‌اش کنده شد و چرخ زنان آمد و آمد و افتاد زمین. چرخان که خواهرم باشد، دوید و تار موی بابام را برداشت. بابام گفت: باید نگهش دارم می‌خوام قابش بگیرم؛ برای یادگاری گذاشت و ناگهان کله‌اش که مثل کف دست صاف صاف شده بود و مثل نورافکن برق می‌زد به خارش افتاد و خارید و خارید و بابام هی چرخید و چرخید و هی سرش را خاراند و خاراند تا کله‌اش مثل لبو شد. از آن به بعد هر وقت که کله‌ی بابام می‌خارید و او راه می‌رفت و می‌چرخید و کله‌اش را می‌خاراند. فکر بکری به ذهنش می‌رسید و بلافاصله مشغول می‌شد تا فکرش را عملی کند. کم‌کم همسایه ها هم از موضوع باخبر شدند و آمدند که از فکرهای بکر و اختراع‌های بابام که نتیجه‌ی خارش و چرخشش بود استفاده کنند و این شد که بابام شد آقای چرخشی و مامان هم مامان چرخشی و خواهرم چرخان و من هم چرخون. 


نظر بدهید

توجه: HTML ترجمه نمی شود!
    بد           خوب
محصولات مرتبط