حساب کاربری
تماس با ما

کتاب افسانه های گیلان

کتاب افسانه های گیلان

  • 525,000 تومان
  • 462,000 تومان

درباره کتاب افسانه های گیلان

«روزی از روزها دو تا کور در کوچه‌ای نشسته بودند و گدایی می‌کردند. از قضا پادشاه همراه وزیرش از آن کوچه می‌گذشت. پادشاه وقتی که کورها را دید، درنگ کرد. آن وقت به وزیرش گفت: از این‌ها بپرس، کار شما را چه کسی باید درست کند؟!

وزیر به کورها گفت: کار شما را چه کسی باید درست کند؟! کور سمت راست گفت: خدا. کور سمت چپ گفت: پادشاه.

وقتی پادشاه همراه وزیرش به قصر خود برگشت، دستور داد، مرغی را بپزند و توی شکمش را از جواهر پر کنند و ببرند به کور سمت چپ بدهند. وزیر امر پادشاه را اطاعت کرد. مرغی را پخت، توی شکمش پر از جواهر کرد و برد به کور سمت چپ داد و گفت: این را پادشاه برایت فرستاده است. بعد کور سمت راست گفت: چه بود که به تو دادند؟ کور سمت چپ گفت: یک مرغ سرخ کرده. نمی‌توانم بخورم، می‌خواهی به تو بدهم؟ کور سمت راست گفت: بده ببینم، می‌توانم بخورم.

بعد مرغ را گرفت، کمی با آن کلنجار رفت، دید نمی‌تواند بخورد. کور سمت چپ گفت: اگر نمی‌توانی بخوری، ببر خانه، با زن و بچه‌ات بخور. کور سمت راست، مرغ سرخ شده را توی ساکش گذاشت و به خانه برد و به دست همسرش داد و گفت: این مرغ را نصف کن تا بخوریم...»

نظر بدهید

توجه: HTML ترجمه نمی شود!
    بد           خوب
محصولات مرتبط