کتاب بردیا و گولاخ ها 1 : شاهزاده ی شنل تشتکیهمستر بردیا گم میشود و او مطمئن است پیرزن همسایه یک جادوگر است و همه چیز زیر سر اوست.نکند آلبرت را دزدیده باشد تا باهاش سوپ همستر درست کند؟ نکند او همدست هیولاهای نامرئی باش..
کتاب بردیا و گولاخ ها 2 : پیشگوی چشم نقرهبا خوردن میوهای جادویی گوشهای بردیا گولاخی و گنده و زشت شدهاند. ولگردی پیشگو، تشتکی فلزی به بردیا میدهد. بعد هم که سر و کله مانیا که یک دختر مرموز و ضدحال به تمام معناست پید..