کتاب یک قصه یک حدیث: زیر قولم نمی زنم
کتاب یک قصه یک حدیث: زیر قولم نمی زنم
- ناشر: به نشر(انتشارات آستان قدس رضوی)
- مولف: فاطمه ظهیری
- تعداد صفحه: 24
- نوع جلد: شومیز
- قطع: رقعی
- موضوع: احادیثی از علی بن موسی (ع)،امام هشتم،153؟-203ق
- گروه سنی: 7 تا 11 سال
- شابک: 978964023211
- موجودی : در انبار
-
25,000 تومان
کتاب یک قصه یک حدیث: زیر قولم نمی زنم
گزیدهای از کتاب
وقتی دایی چمدانش را باز کرد یکدفعه یک خرگوش سفید عروسکی از روی سوغاتیها پرت شد.بیرون همگی خندیدیم. مامان گفت: طفلکی جایش خیلی تنگ بوده خدا را شکر نجات پیدا کرد.
باز هم همگی خندیدیم. خرگوش سفید پشمالو سوغاتی ستایش بود به دستهای دایی که توی چمدان حرکت میکرد نگاه میکردم. تازه صدای قلبم را هم میشنیدم، تالاپ تولوپ تالاپ تولوپ، بیا- آقا سروش این هم سوغاتی شما، باورم نمیشد یک شیپور هواداری سه رنگ سفید، سبز و قرمز با یک نوار بنفش که میافتاد دور گردن با صدای بلندی گفتم معرکه است! وای بهتر از این نمیشد! برای بردن مسابقهی فردا فقط همین شیپور را کم داشتیم.
شیپور را از توی جعبه اش بیرون آوردم با هیجان توی پذیرایی بوق بوق میزدم و تند تند میچرخیدم. مامان لبخندی زد و به دایی گفت: دستت درد نکنه داداش و بعد بلند شد و جلوی من را گرفت «سروش خانه که جای این کارها نیست همسایه ها اذیت میشوند.»
از زیر دست مامان فرار کردم و دوباره بوق بوق بوق؛ این بارستایش هم دنبالم راه افتاده بود. مامان با سر اشارهای به دایی کرد. فهمیدم الان دایی میخواهد بگوید آقا سروش فقط تو زمین بازی از این باید استفاده کنی وگرنه مجبور میشوم پسش بگیرم. این بود که خودم شیپور را تا کردم و توی جعبه اش گذاشتم.