کتاب مدرسه ی وحشت 4: نمایشگاه خوفناک علوم!

گزیده‌ای از کتاب

نگاه آنتونیو به کتاب اسرارآمیز اورسون بیم افتاد که روی زمین سُر می‌خورد و جلو می‌رفت. چشم‌های آنتونیو گرد شد.

وقتی کتاب به لوسی نزدیک شد، لوسی پشت میز نمایش آزمایش سم روی زمین شیرجه زد تا کتاب را بگیرد. سم سعی کرد شرکی بکشد و لوسی را در حال گرفتن کتاب ببیند. اما خانم گرینکر به او گفت که عجله کند و زودتر آزمایشش را به پایان برساند.

کتاب سعی می‌کرد به زور خودش را از دست لوسی رها کند، اما لوسی آن را محکم نگه داشته بود. او کتاب را با سعی فراوان داخل کوله پشتی سم تپاند زیپ کوله پشتی را بست و آن را زیر پای سم سراند. بعد لوسی که از موفقیتش خوشحال بود، بدون آنکه متوجه باشد ناگهان از روی زمین بلند شد و جلوی روی خانم گرینکر ظاهر شد. خانم گرینکر به او چپ چپ نگاه کرد. لوسی گفت: «ببخشید! من فکر کردم که... اممم... انگار یک سکه روی زمین دیدم»