کتاب قوانین سرشت انسان: راهنمای رمزگشایی از چهره‌ی پنهان آدم‌ها

گزیده‌ای از کتاب

هریک از ما در طول زندگیمان خواه ناخواه با افراد سمی مختلفی مواجه می‌شویم که موجب دردسر و رنجش ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و زندگیمان را تلخ و تار می‌کنند. بعضی از این افراد مدیر یا رئیس ما، بعضی از آن‌ها همکار و عده دیگری هم از دوستانمان هستند. ممکن است آن‌ها افرادی پرخاشگر یا منفعل-پرخاشگر باشند، اما درهرصورت استادانه احساسات ما را به بازی می‌گیرند.
آن‌ها از دور جذاب، دلنشین، روح افزا و با اعتماد به نفس به نظر می رسند. تصور می‌کنیم این افراد می‌توانند با ایده های درخشان خود به ما کمک کنند یا مثلاً جذب شور و شوق آنها می‌شویم، اما امان از روزی که باطن آن‌ها بر ما آشکار شود. ما تنها زمانی متوجه می‌شویم اعتماد به نفس این افراد ساختگی یا غیرعقلانی است که دیگر خیلی دیر شده است، زمانی متوجه می‌شویمایده های آنان سنجیده و کارآمد نیست که کار از کار گذشته است.
در بین همکاران ما، این افراد می‌توانند همان‌هایی باشند که به واسطه حسادتی پنهان چوب لای چرخ ما می‌گذارند یا کارمان را خراب می‌کنند و از اینکه ما را زمین بزنند از درون غرق در لذت و خوشحالی می‌شوند. یا ممکن است همکاران یا کارمندان ما باشند که بعداً، در کمال تأسف و ناراحتی، متوجه می‌شویم فقط به منافع خودشان فکر می‌کرده اند و صرفاً هدفشان این بوده است که ما را نردبان موفقیت‌های بعدی خود کنند.