کتاب شاهزاده خانم کوچولو
کتاب شاهزاده خانم کوچولو
- ناشر: افق
- مولف: فرانسس هاجسن برنت
- مترجم: آرزو احمی
- تعداد صفحه: 384
- نوع جلد: سلفون
- قطع: جیبی
- موضوع: داستانهای نوجوانان (آمریکایی)-قرن 20م
- گروه سنی: کودک و نوجوان
- شابک: 9786003539877
- موجودی : در انبار
- 375,000 تومان
-
300,000 تومان
کتاب شاهزاده خانم کوچولو
گزیدهای از کتاب
این خانم کارمایکل خوشگل و خوش مشرب بود که همه چیز را برایش توضیح داد. بلافاصله دنبال خانم کارمایکل فرستادند و او هم از آن طرف میدان آمد تا سارا را در آغوش بگیرد و هرچه را که اتفاق افتاده برایش توضیح بدهد. هیجان این کشف غیرمنتظره خیلی به آقای کاریسفورد و جسم شکننده اش فشار آورده بود از اینکه پیشنهاد کردند دختر کوچولو به اتاق دیگری برود، آقای کاریسفورد با ضعف به آقای کارمایکل گفت: «خدایا، نمیخواهم چشم از او بردارم.»
پس جانت :گفت من مراقبش هستم مامان هم تا چند دقیقهی دیگر میآید. این جانت بود که سارا را با خود برد. او گفت: خیلی خوشحالیم که پیدایت کردیم. نمیدانی چقدر خوشحالیم/ دونالد دست در جیب ایستاده بود و با چشمهایی تیز ونگاهی پشیمان سارا را نگاه میکرد، گفت: اگر وقتی سکه را به تو دادم اسمت را پرسیده بودم اسمت سارا کرو است و یک دقیقهای پیدایت میکردیم. سپس خانم کارمایکل وارد شد. او که حسابی جا خورده بود. یک دفعه سارا را در آغوش کشید و بوسید. گفت: چقدر گیج شدهای، طفلک بیچاره.
سارا فقط یک فکر در سر داشت. نگاهی به در بسته ی کتابخانه انداخت و گفت: «او... او همان دوست بدجنس است؟ خواهش میکنم «بگویید خانم کارمایکل در میان گریه او را دوباره بوسید. حس میکرد باید سارا را زیاد ببوسند. چون مدتها بود کسی او را نبوسیده بود. خانم کارمایکل جواب داد او بدجنس نیست. او پولهای پدرت را به باد نداد. فکر میکرد آن را به باد داده و از بس پدرت را دوست داشت از ناراحتی بیمار شد و مدتی ذهنش درست کار نمیکرد. نزدیک بود از تب مغزی بمیرد و پدرت هم خیلی پیش از آنکه او حالش خوب شود مرده بود. سارا زیرلب:گفت: و نمیدانست چطور من را پیدا کند آن هم وقتی این قدر نزدیکش بودم.