گزیده ای از کتاب سم هستم، بفرمایید

«سم هستم،بفرمایید.. اولین اثر داستین تائو بسیار گیرا از آب درآمده است. نویسنده با ظرافت تمام غم، حسرت، فرصت دوباره و لحظات بی نهایت قشنگی را در هم می آمیزد که از عشق اول به یادگار می ماند. قطره قطرۀ اشکی که با خواندن این کتاب به چشمتان  می آید، ارزشش را دارد.»

سلام من سم هستم. همین الان گواهینامه م رو گرفتم.
می خوای فردا برسونمت مدرسه؟
اگه بخوای فردا میام دنبالت.

روی صندلی جلو می نشینم و در ماشین را می بندم. بوی خوش مرکبات و چرم در فضا پیچیده است. سم کاپشن جینش را برمی داردو من کمربند ایمنی ام را می بندم. توی جالیوانی، یک کابل یواس بی استکه ضبط ماشین را به گوشی وصل می کند. صدای ضعیف ترانه ای به گوش می رسد ولی اسمش را نمی دانم.
سم می گوید: «اگه بخوای می تونی آهنگ رو عوض کنی. بیا؛ گوشی خودت رو وصل کن.»