کتاب در جست و جوی دلتورا 5: کوهستان وحشت
کتاب در جست و جوی دلتورا 5: کوهستان وحشت
- ناشر: قدیانی
- مولف: امیلی رودا
- مترجم: محبوبه نجف خانی
- تعداد صفحه: 160
- نوع جلد: شومیز
- قطع: رقعی
- موضوع: داستانهای آمریکایی،قرن 20م
- گروه سنی: نوجوان
- شابک: 9789644176807
- موجودی : در انبار
- 85,000 تومان
-
68,000 تومان
کتاب در جست و جوی دلتورا 5: کوهستان وحشت
در جستجوی دلتورا (Deltora Quest) داستانی فانتزی و متشکل از سه مجموعه، نوشته امیلی رودا نویسنده استرالیایی است. داستان درباره سه همسفر است که سرزمین تخیلی دلتورا را به دنبال تکمیل کمربند دلتورا و شکست خادمان ارباب سایههای اهریمنی زیر پا میگذارند. نخستین نسخهٔ مجموعهٔ اول در سال ۲۰۰۰ میلادی در استرالیا به چاپ رسید و اکنون نیز در ۳۰ کشور به فروش میرسد.
در مجموعه اول، لیف، پسر آهنگری علیل در شهر دل -پایتخت دلتورا- در روز تولد ۱۶ سالگی اش توسط والدینش برای پیدا کردن هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا به سفری طولانی دور تا دور دلتورا فرستاده میشود. یکی از نگهبانان سابق قصر دل به نام باردا نیز همراه او در این ماجرا است. در جنگلهای سکوت آنها با جاسمین آشنا میشوند: دختری وحشی با موهای سیاه و بلند و چشمانی به رنگ سبز زمردین. او میتواند با درختها ارتباط برقرار کند و دو حیوان نیز همیشه همراه او هستند: کلاغ سیاهی به نام کری و موجود خاکستری، کوچک و پشمالویی به نام فیلی. این سه همسفر باید هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کرده و به کمربند بازگردانند. هر یک از این گوهرها که شامل یاقوت زرد، یاقوت سرخ، اوپال، سنگ لاجورد، زمرد، لعل بنفش و الماس هستند نیروی ویژهٔ مخصوص به خود را دارند و در محلهای مخوف و هولناکی به نامهای: «جنگلهای سکوت» «دریاچهٔ اشک» «شهر موشها» «شنهای روان» «کوهستان وحشت» «هزار توی هیولا» و «دره گمشدگان» مخفی شدهاند و همچنین هیولاها و موجودات خطرناک ارباب سایهها نیز از آنها مراقبت میکنند. همسفران در طول سفر مخاطره آمیزشان باید بر وحشتهایشان غلبه کنند و با عوامل مرگباری که پیش رویشان ظاهر میشود مبارزه کنند. زمانی که کمربند دلتورا کامل شود، وارث حقیقی آدین (اولین شاه دلتورا) باید آن را به کمر ببندد و فقط آن زمان است که ارباب سایههای ظالم و ستمگر به آنطرف مرزهای دلتورا میرود و دلتورا آزاد میشود. لیف سعی میکند وارث آدین را پیدا کند ولی رئیس گروه مقاومت علیه ارباب سایهها (دووم) به آنها میگوید که فقط به یک جادو امید بستهاند و امیدشان واهی است. دووم حس میکند که در بین آنها جاسوسی وجود دارد. لیف فکر میکند که پسری به اسم داین وارث آدین است ولی بعداً میفهمد که جاسوس خود داین بوده و لیف خودش وارث است!