حساب کاربری
تماس با ما

کتاب بهداشت و سلامتی(در سبک زندگی اسلامی)

کتاب بهداشت و سلامتی(در سبک زندگی اسلامی)

  • 300,000 تومان
  • 225,000 تومان

کتاب بهداشت و سلامتی(در سبک زندگی اسلامی)

مقصود این کتاب موشکافی در علل دگرگونی و تحریف مفاهیم خاستگاه‌ها رویدادها و پیامدهای ویرانگر آن‌ها برای جوامع اسلامی نیست و نگارنده، فقط به اختصار علل غلبه‌ی سبک زندگی اروپایی بر سبک زندگی اسلامی را برمی شمارد به نظر می‌رسد در جوامع مسلمان، مهمترین علل فرسایش و فراموشی آموزه های حقیقی اسلام در بهداشت و تندرستی عبارتند از: 
اول، نمایش تصویری نادرست و وارونه از انسان کامل و دیندار که مطابق آن برای رضای خداوند و حضور به درگاه او پرهیزکاران از زیبایی‌ها و لذت‌های دل انگیز دنیا بیزارند و به آنها پشت می‌کنند و جامه‌ی زبر و صله دار و مندرس می‌پوشند. این تصویر ساختگی از زهد و ایمان بر بسیاری از سنن و فرایض نبوی سایه افکند و آن‌ها را از یادها برد، یا آن‌ها را وارونه جلوه داد. برای نمونه در روایات آمده است هر که خدا و روز رستاخیز را باور دارد سرمه بکشد؛ اگر امروز جوانی بخواهد مطابق این روایات رفتار کند و چشمانش را سرمه  بکشد و موهایش را روغن بزند متأسفانه مردم با نگاه تحقیرآمیز به او نگاه خواهند کرد.
دوم، سهل انگاری عالمان دین در بیان آموزه‌های طب اسلامی است که یا پیامد ناآگاهی از این آموزه‌ها می‌باشد و یا پیامد بیم از واکنش‌های نادرست مخاطبان به بیان این آموزه‌ها و برداشت‌های نادرست آنان از این آموزه ها می‌باشد. 
سوم، منادیان طب جدید، آموزه‌های طب اسلامی و یا سبک زندگی اسلامی را آگاهانه در انزوا قرار دادند و سوار بر موج علم گرایی مردم را واداشتند تا به این آموزه ها پشت کنند، یا دست کم آموزههای طب اسلامی را به محک طب اروپایی بسنجند؛ پس از غلبه ی باورهای اروپایی بر جوامع مسلمان، اگر معیارهای طب اروپایی در چهارچوب پیش فرض‌های سوگیرانه مشاهدات محدود آزمایشگاهی و ناقص بر پیشانی آموزه‌های طب اسلامی مهر اثبات و تأیید می‌نهادند، آن آموزه ها معتبر بودند و مردم در چهارچوب شرایط و تعاریف طب ،اروپایی حق داشتند تا مطابق آموزه های نوگرایانه سربلند بیرون نمی‌آمدند یا محکوم می‌شدند به بی اعتباری و مهر سکوت بر طب اسلامی رفتار کنند و اگر آموزههای طب اسلامی از بوته‌ی نقد رویکردهای نوگیرانه سربلند بیرون نمی‌آمدند، یا محکوم می شدند به بی‌اعتباری و مهرسکوت بر لب، یا در فرضی خو ش بینانه تر، محکوم به موزه نشینی می‌شدند.
چهارم، عالمان مسلمان به تدریج موشکافی کنج ،کاوی ارزیابی‌های نو به تو در میراث شیوه ی اجتهادی و رد و نقد بر اموزه ها را کنار گذاشتند و گفتند گذشتگان هر چه باید بگویند گفته اند؛ از این رو به گفته‌ها و یافته‌های گذشتگان و حاشیه نویسی بر میراث اکتفا کردند؛ بی اعتنایی به صور پویای آموزه‌های اسلامی، بی اعتنایی به اجتهاد در کلام‌های معتبر و صریح و سستی در گره گشایی از دشواری‌های پیش روی جامعه آموزه های طب اسلامی را فرسوده و از یادها برد. در استنباط احکام شرعی از روایات طبی، عالمان دینی دو راه در پیش گرفتند؛ یا در درک آن روایات به مبانی و اصول فکری اسلام در حفظ بهداشت و پاکیزگی اعتنایی نکردند و در پی ناتوانی از کارکرد حقیقی، این روایات با تعابیر مختلف، آن‌ها را از دایره‌ی استنباط احکام شرعی طرد کردند و گفتند این روایات از مصادیق خبر واحدند، یا آن‌ها را به سود مقاصد و مطالب محدود خود مصادره کردند، یا گفتند در این روایات، امامان الله الله به حکم تقیه از بیان حکم حقیقی پرهیز کرده‌اند.

نظر بدهید

توجه: HTML ترجمه نمی شود!
    بد           خوب
محصولات مرتبط