کتاب باغ مخفی
کتاب باغ مخفی
- ناشر: افق
- مولف: فرانسس هاجسن برنت
- مترجم: شهرزاد لولاچی
- تعداد صفحه: 448
- نوع جلد: سلفون
- قطع: جیبی
- موضوع: داستانهای نوجوانان (آمریکایی)-قرن 20م
- گروه سنی: کودک و نوجوان
- شابک: 9786003539884
- موجودی : در انبار
- 335,000 تومان
-
268,000 تومان
کتاب باغ مخفی
گزیدهای از کتاب
مادر!
آنها واقعاً به معجزه اعتقاد داشتند. گاهی کالین بعد از دعای روزانه دربارهی معجزه سخنرانی میکرد.
میگفت: این کار را دوست دارم زیرا وقتی بزرگ شوم و اکتشافات علمی بکنم باید دربارهی آنها سخنرانی کنم و این صحبتها یک نوع تمریناند. حالا فقط میتوانم کوتاه سخنرانی کنم، چون خیلی کوچکم و تازه بن و درستاف هم فکر میکند به کلیسا آمده و خوابش میبرد.
بن گفت: بهترین چیز سخنرانی این است که یک یارویی میتواند بلند بشود و هرچه دلش خواست بگوید و دیگر هیچکسی نمیتواند در جوابش چیزی بگوید. من که اصلا اهل سخنرانی نیستم. هنگامی که کالین زیر درخت سخنرانی میکرد، بن با علاقه نگاهش میکرد و چشم از او برنمیداشت. او با محبت بسیار به کالین خیره میشد. پاهای کالین که روز به روز قوی تر و صافتر میشدند. سر پسرانهاش که خیلی خوب بالا نگهش میداشت. چانه و گونههایش که روزی لاغر و تیز بودند و حالا تپل و گرد شده بودند و چشمهایی که برق آنها او را به یاد چشمهای کس دیگری میانداخت بیشتر برایش اهمیت داشت تا آنچه او میگفت. گاهی که کالین نگاه خیره ی بن را حس میکرد ـ به این معنی که بسیار تحت تأثیر قرار گرفته است - فکر میکرد او دارد به چه موضوعی میاندیشد و یک بار که بن گویی در خلسه بود از او پرسید: بن و درستاف به چه فکر میکنی؟
داشتم فکر میکردم که حتماً در این هفته دو سه کیلو چاق شدهاید. به بازوها و شانههایتان نگاه میکردم. دلم میخواهد با ترازو وزنتان کنم.
به خاطر معجزه و کلوچهها و شیر و خوراکیهای خانم ساوربی است. میبینی که آزمایش علمیام موفق شد. دیکن آن روز صبح برای سخنرانی خیلی دیر کرد و وقتی رسید چون دویده بود نفس نفس میزد و چهره اش از همیشه شادتر بود. از آنجا که بعد از باران کارهای بسیاری داشتند دست به کار شدند. همیشه بعد از باران شدید در هوای گرم باید کارهای زیادی انجام دادند.