کتاب رمان های راحت خوان : اسم تو
کتاب رمان های راحت خوان : اسم تو
- ناشر: پیدایش
- مولف: ماکوتو شینکای
- مترجم: پرستو پور گیلانی
- تعداد صفحه: 256
- نوع جلد: شومیز
- قطع: رقعی
- موضوع: داستان های ژاپنی-رمان های نوجوان
- شابک: 9786222440794
- موجودی : در انبار
- 175,000 تومان
-
140,000 تومان
گزیده ای از کتاب رمان های راحت خوان : اسم تو
سرما خورده ام؟ در بینی و گلویم احساس خاصی دارم. راه گذر هوا در آنها از حد معمول کمی تنگ تر شده. سینه ام واقعا به طرز عجیبی سنگین شده است.
«…؟»
پوست رنگ پریده و نرم، آفتاب صبحگاهی را منعکس می کند و می درخشد. سایه ای به رنگ آبی تیره مثل دریاچه ای روی گردنم قرار گرفته.
…!
«خواهر جون؟ داری چی کار می کنی؟»
به جهت صدا نگاه می کنم. دختری کوچک آنجا ایستاده. او همین الان در کشویی را باز کرد.
«داشتم فکر می کردم این نورها خیلی واقعی به نظر می رسن… نه؟»
دوباره به آن بچه نگاه می کنم. حدودا ده سال دارد. موهایش را از دو طرف بسته و چشمان تیزی دارد. به نظر از آن گستاخ ها می آید.
به خودم اشاره می کنم و می گویم: «خواهر جون؟»
یعنی این بچه، خواهر کوچک تر من است؟ دختربچه به نظر کاملا وحشت زده می رسد و می پرسد: «هنوز خوابی یا چی؟ وق تِ… صب… حا… نه ست! یالا بدو!»
او درب کشویی را با ضرب زیادی می بندد. در حالی که خودم را از روی رختخواب بلند می کنم، با خودم فکر می کنم چه دختر کوچولوی عصبی ای است. وقتی بهش فکر می کنم می بینم که گرسنه هستم. یکدفعه با گوشه ی چشمم آینه ی تمام قدی را می بینم. چند قدمی روی تشک های تاتامی که روی زمین پهن شده راه می روم تا جلوی آینه بایستم. می گذارم لباس خواب گشادم از روی شانه هایم به زمین بیفتد و به بازتاب تمام قدم در آینه خیره می شوم.
موهای مشکی بلندم تا روی کمرم ریخته شده، گرچه بعضی جاهایش از خواب ژولیده و شکسته شده است. صورت گرد کوچکی که رویش دو چشم کنجکاو درشت بودند و لب هایی که به طرز مبهمی مات و متحیر بالاتر از یک گردن باریک قرار داشتند و ترقوه های استخوانی. خب، ممنون، من کاملا سالمم! کمی پایین تر سایه ی ضعیفی از دنده هایم و بعد هم منحنی ملایم کمرم به چشم می خورند.