کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی
کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی
- ناشر: کتاب کوله پشتی
- مولف: جسیکا بنت
- مترجم: فاطمه باغستانی
- تعداد صفحه: 264
- نوع جلد: شومیز
- قطع: رقعی
- موضوع: موفقیت شغلی - زنان - راهنمای شغلی - موفقیت در کسب و کار - نقش جن
- گروه سنی: بزرگسال
- شابک: 978600461190
- موجودی : در انبار
- 88,000 تومان
-
77,440 تومان
درباره کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی
راهنمای بقا در محیط های جنسیت زده
در این کتاب خانم «جسیکا بنت» علاوه بر بیان مشاهداتش به رویدادهای تبعیضآمیزی اشاره میکند که در بالاترین سطح امریکا و جهان حتی در طول انتخابات رخ داده است. او با
نگاهی طنزآمیز مواردی را مطرح میکند که بسیاری از ما آن را تجربه کردهایم و شاید آنقدر تکرار شده که به امری عادی تبدیل شده است. یکی از ویژگیهای جالب توجه این کتاب
این است که نویسنده هیچ نگاه مردستیزانهای به خواننده القا نمیکند و فقط به بیان حقایق میپردازد، حتی در فصلی از این کتاب به خانمها توصیه میشود که باید در بسیاری از
موارد رفتارهای مردان را الگو قرار دهند.گزیده ای از این کتاب
یکی دیگر از اعضای گروه، مستندسازی به نام تانیا بود. او ایدۀ جالبی برای تولید یک مستند ارائه کرده بود، اما مدیرانش ایدۀ او را برای اجرا به یک همکار مرد داده بودند. بسیار خشمگین بود، اما ساکت ماند تا کسی به او برچسب احساساتی بودن نچسباند یا نگوید که فلانی مهارت کار تیمی ندارد.
در آن زمان خود من در مؤسسۀ تامبلر کار میکردم. بخشی از کار من این بود که ابتکار عمل به خرج دهم و روزنامهنگارانی استخدام کنم تا محتوای یک پلتفورم بلاگنویسی را که بیشتر به اسم گیف شناخته میشد، تدوین کنند. مزایای یک شرکت فناوری در لحظۀ اول خیلی چشمنواز بهنظر میرسید: غذای مجانی، عصرانههای متنوع، امکان آوردن سگ خانگی خود به محل کار، قهوۀ سرد و لذتبخش، تعطیلات پیاپی، یخچال هوشمند کوچکی که با اثر انگشت، نام و علاقهمندیهایت را در نوشیدنی تشخیص میداد، میز پینگپونگی برای اینکه وقتی از سفر برگشتی و استراحتت را کردی، بتوانی ورزش کنی.
اما چیزهای آزاردهنده هم کم نبودند: بگذارید بگویم که این میز پینگپونگ حدود یک متر از میز کار من بلندتر بود و هر بار که بازی میکردم توپ پینگپونگ با لپتاپم برخورد میکرد. سفرهای غیرکاری به بازی بسکتبال و بازیهای دوران قرون وسطی ختم میشد و ساعات تنفس در دفتر همۀ کارمندان دور همان میز پینگپونگی که از میز کارم بلندتر بود، جمع میشدند و بازی فوت کردن لیوان یک بار مصرف راه میانداختند.